لبیک همه چیز از همه جا برای بچه مسجدی ها
|
|
![]() حکمت انجام قربانی، تقرّب و تعالی قربانی کننده به سوی خداوند متعال است. قربانی در واقع امتحان و آزمایش الهی است تا معلوم شود چه کسی سر به فرمان الهی دارد. حاجی در حقیقت، گوسفند و شتر را به قربانگاه نمیبرد؛ بلکه نفس سرکش و نفس امّاره را به قربانگاه میبرد تا برای همیشه از شرّ و خطرهای آن رهایی یابد.
هر عملی که به قصد قربت و نزدیک شدن به خداوند متعال انجام گیرد؛ قربانی است. چنانچه در حدیث است که زکات و نماز، قربانی مسلمانان است: ... إِنَّ الزَّكاةَ جُعِلَتْ مَعَ الصَّلاةِ قُرْبانا لِاءَهْلِ الْإِسْلامِ ... (1) زیرا خداوند هر عملی را که در آن تقرّب به او باشد قبول می کند، برای همین است که که اعمال با تقوایان مقبول درگاه الهی است: ... إِنَّما یَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقین (2): جز این نیست كه خدا از پرهیزكاران مىپذیرد.
قربانی، قطع رگهای هوس و طمعحکمت انجام قربانی، تقرّب و تعالی قربانی کننده به سوی خداوند متعال است. قربانی در واقع امتحان و آزمایش الهی است تا معلوم شود چه کسی سر به فرمان الهی دارد. حاجی در حقیقت، گوسفند و شتر را به قربانگاه نمیبرد؛ بلکه نفس سرکش و نفس امّاره را به قربانگاه میبرد تا برای همیشه از شرّ و خطرهای آن رهایی یابد. آری حاجی با نیّت الهی در تمام اعمال و خارج شدن از نفسانیّت و حیوانیّت در واقع، روحش به عالم بالا متصل گشته و از اینرو از عالم تاریک حیوانیّت خارج میشود و نفس را برای همیشه قربانی میکند. چنانکه امام صادق علیه السلام در کلام کوتاه و گویایی میفرماید: «وَ اذْبَحْ حَنْجَرَةَ الْهَوَى وَ الطَّمَعِ عِنْدَ الذَّبِیحَة؛ (3) و هنگام قربانی، حنجره و رگهای هوس و طمع را قطع کن.»
پیش از مرگ، به دیدار خداوند برویمقربانی آنگاه پذیرفته است که با تقوا انجام گیرد و روح این عمل، تقوا باشد. از سویی دیگر تقوای عملی همانند قربانی، نه تنها به طرف خداوند بالا می رود؛ بلکه به خداوند می رسد: ... یَنالُهُ التَّقْوى مِنْكُم ... (4) ولى [این] تقواى شماست كه به او مىرسد. و چون تقوا جدای از جان انسانِ با تقوا نیست؛ اگر تقوای انسانی به خداوند رسید؛ آن انسان نیز پیش از مرگ، به دیدار خداوند نائل خواهد آمد. حکمت انجام قربانی، تقرّب و تعالی قربانی کننده به سوی خداوند متعال است. قربانی در واقع امتحان و آزمایش الهی است تا معلوم شود چه کسی سر به فرمان الهی دارد. حاجی در حقیقت، گوسفند و شتر را به قربانگاه نمیبرد؛ بلکه نفس سرکش و نفس امّاره را به قربانگاه میبرد تا برای همیشه از شرّ و خطرهای آن رهایی یابد
هر عمل خالصانه، پلهای برای نزدیکتر شدن به خداوندآنچه به خداوند متعال می رسد؛ باطن و روح عملِ ماست، نه ظاهر آن. خداوند می فرماید: لَنْ یَنالَ اللَّهَ لُحُومُها وَ لا دِماۆُها وَ لكِنْ یَنالُهُ التَّقْوى مِنْكُم ... (5)گوشت و خون [این شتران] به خدا نمیرسد؛ آنچه به او میرسد تقوای شماست. بنابراین فلسفه قربانى كردن و هدف از آن نه جنبههاى ظاهرى آن است، بلكه هدف این است كه ما با پیمایش راه كمال و جمال در مسیر رشد معنوى و اخلاقى و انسانى گام سپاریم و هر روز با احساس مسئولیت بیشترى به خدا نزدیك شویم؛ و كارهاى گوناگون عبادى هر كدام پلهاى از این نردبان رشد و كتابى از این برنامه عظیم تربیتى است.
هرچه با تقواتر، عمل پذیرفته تراگر شخصی در امری تقوای الهی را رعایت کند و در امور دیگر تقوای الهی را رعایت نکند؛ آن عملی که با رعایت تقوای الهی انجام شده؛ آنگونه که شایسته است بالا نمی رود. زیرا خداوند عملی را می پذیرد که همه شئون عامل آن، خواه در این عمل، خواه در اعمال دیگر، بر پایه تقوا تنظیم شده باشد: أَ فَمَنْ أَسَّسَ بُنْیانَهُ عَلى تَقْوى مِنَ اللَّهِ وَ رِضْوانٍ خَیْرٌ أَمْ مَنْ أَسَّسَ بُنْیانَهُ عَلى شَفا جُرُفٍ هارٍ فَانْهارَ بِهِ فی نارِ جَهَنَّمَ وَ اللَّهُ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمین (6) آیا كسى كه بنیاد [كار] خود را بر پایه تقوا و خشنودى خدا نهاده بهتر است یا كسى كه بناى خود را بر لب پرتگاهى مشرف به سقوط پىریزى كرده و با آن در آتش دوزخ فرو مىافتد؟ و خدا گروه بیدادگران را هدایت نمىكند. پس در نیل و رسیدن به خداوند و تقرّب به او، تنها تقوا در انجام امر قربانی مۆثر نیست و انسان باید در تمامی امور خویش تقوا را پیشه خود سازد. ![]() از اثرات قربانی همراه با تقوای الهی می توان به موراد زیر اشاره نمود:1.بخشش گناهان ابوبصیر میگوید: به امام صادق علیه السلام عرض کردم: «مَا عِلَّةُ الْأُضْحِیَّةِ فَقَالَ إِنَّهُ یُغْفَرُ لِصَاحِبِهَا عِنْدَ أَوَّلِ قَطْرَةٍ تَقْطُرُ مِنْ دَمِهَا عَلَى الْأَرْضِ؛ (7) علت قربانیکردن [در حج و غیر آن] چیست؟ فرمود: [بخشش گناهان؛ زیرا] با اولین قطره خونِ قربانی که به زمین میریزد، صاحب آن بخشیده میشود.» در روایت دیگری امیرمۆمنان علی علیه السلام فرمود: «لَوْ عَلِمَ النَّاسُ مَا فِی الْأُضْحِیَّةِ لَاسْتَدَانُوا وَ ضَحَّوْا إِنَّهُ لَیُغْفَرُ لِصَاحِبِ الْأُضْحِیَّةِ عِنْدَ أَوَّلِ قَطْرَةٍ تَقْطُرُ مِنْ دَمِهَا؛(8) اگر مردم میدانستند چه پاداشی در قربانی کردن وجود دارد قرض میگرفتند و قربانی میکردند؛ زیرا صاحب قربانی با اولین قطرهای که از خون آن میریزد، بخشیده میشود.» در روایت دیگری از بشر بن زید از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل شده است که به دخترش فاطمه علیها السلام فرمود: «اشْهَدِی ذَبْحَ ذَبِیحَتِكِ فَإِنَّ أَوَّلَ قَطْرَةٍ مِنْهَا یَغْفِرُ اللَّهُ بِهَا كُلَّ ذَنْبٍ عَلَیْكِ وَ كُلَّ خَطِیئَةٍ عَلَیْكِ (إِلَى أَنْ قَالَ) وَ هَذَا لِلْمُسْلِمِینَ عَامَّةً؛ (9) قربانی کردنِ قربانیِ خود را مشاهده کن؛ زیرا با اولین قطره [خون] آن، خداوند تمامیگناهانی که بر تو هست و تمام خطاهایی که بر ذمّهات میباشد را میبخشد؛ آنگاه ادامه داد: و این پاداش برای تمامیمسلمانان است.» فلسفه قربانى كردن و هدف از آن نه جنبههاى ظاهرى آن است، بلكه هدف این است كه ما با پیمایش راه كمال و جمال در مسیر رشد معنوى و اخلاقى و انسانى گام سپاریم و هر روز با احساس مسئولیت بیشترى به خدا نزدیك شویم؛ و كارهاى گوناگون عبادى هر كدام پلهاى از این نردبان رشد و كتابى از این برنامه عظیم تربیتى است
2. گذر از پل صراط رسول خدا صلی الله علیه و آله میفرماید: «اسْتَفْرِهُوا ضَحَایَاكُمْ فَإِنَّهَا مَطَایَاكُمْ عَلَى الصِّرَاطِ؛ (10) قربانیهای خود را گرامیبدارید که آنها وسیله عبور شما بر صراط است.» وقتی گناهان انسان بخشیده شد و معاصی او از بین رفت، نتیجه نخست آن این است که از پل صراط به راحتی و بدون هیچ نگرانی عبور میکند. 3.نجات از آتش جهنّم انسانی که از پل صراط عبور کند در حقیقت اهل آتش نیست و نتیجه پایانیِ قربانی این است که حاجی از آتش جهنم نجات یافته و بهشتی شده است. امام سجاد علیه السلام میفرماید: «إِذَا ذَبَحَ الْحَاجُّ كَانَ فِدَاءَهُ مِنَ النَّارِ؛ (11) وقتی حاجی [قربانی را] ذبح کرد، فدیه او از آتش [دوزخ] خواهد بود.» بارالها بر محمّد و آلش درود فرست و از آن جا که هر عملی که به قصد قربت و نزدیک شدن به درگاهت انجام گیرد؛ قربانی است؛ بر توفیقات ما در انجام خالصانه اعمال، برای نزدیک شدن بیش از پیش ما به خود بیفزا. بحق محمّد و آله الطّاهرین صلوات الله علیهم اجمعین و عجّل فی فرج مولانا صاحب الزّمان.
پی نوشت ها: 1.نهج البلاغه، خطبه 109. 2.سوره مبارکه مائده، آیه 27. 3.اسرار عرفانی حجّ، محمدتقی فعالی، ص496. 4.سوره مبارکه حج، آیه 37. 5. همان. 6. سوره مبارکه توبه، آیه 109. 7. وسائل الشیعه، حر عاملی، ج 10، باب 60، ص 174، حدیث 11. 8.همان، ص 177، حدیث 2، باب64. 9. همان، ج14، ص151. 10. همان، ج10، ص 176، حدیث1. 11. همان، ج12، ص 88؛ محاسن برقی، ج 1، ص67. منبع: تبیان نظرات شما عزیزان: [ چهار شنبه 22 ارديبهشت 1395
] [ 12:15 ] [ دانیال عادل فر ] |
|